نيچه در برابر ِ «اهل ِ ختنه»
«ياريگريهای قلفه ، و پوسْتَک ِ پيشتر گفته که آن را بر حشفه استوار میکند، قدری لذّت دادن در جماع است و نگه داشتن ِ حشفه از آسيبهای بيرونی. آن قلفه را يهوديان در ختنه از ميان میبَرند و بدينسان بخلاف ِ آهنگ ِ زاسْتار [= natura] کار میکنند.» — ياکوپو بِرِنْگاريو دا کارْپی ، ايساگوگایْ بْرِوِس (۱۵۲۲/۱۵۳۵) در همان روزگاری که پزشکان در کشورهای انگليسیزبان مشغول ِ باب کردن ِ ختنهی پسران ِ نوزاده برای ِ بازداشتنِ ايشان از خودارضايی بودند (زيرا اينيک را ناخوشیيی جدّی و همچنين سبب ِ ناخوشيهای جدّیی ديگر میشمردند)، فريدريش نيچه، در فصلی از کتاباش بُتشام ، کوشش ِ مسيحی در ريشهکنیی شورهای جنسی برای ِ پيشگيری از پيامدهای ناخوششان را «صورتی حادّ از کانايی» خواند و آن را به کار ِ دندانپزشکانی فرضی مانند کرد که دندان را برمیکندند تا ديگر درد نگيرد. ⁂ ختنهی پسران عمل ِ بريدن و برکندن ِ قلفه [= prepuce ] (يا، در اصطلاح ِ غيرفنّی، پيشپوست [= foreskin ] ) است. چنانکه سی. جِی. کولد و جِی. آر. تيلور در مقالهی معروفشان در مجلّهی پز...