ختنه‌ی نادَرمانی‌ی پسران ِ صغير | انجمن ِ پزشکی‌ی پادشاهی‌ی هلند

تاکنون، بسياری از سازمانهای پزشکی درباره‌ی ختنه‌ی پسران رسماً موضع گرفته‌اند. با هر درجه‌يی از تفاوت و حتّا تقابل ميان ِ موضعهای آنها، که بويژه در مورد ِ دوم رَنگ ِ صريحاً جغرافيايی دارد، محلّ ِ مناقشه نيست که حتّا يکی از آنها ختنه‌ی روتين ِ پسران را توصيه نمی‌کند. چنان که سازمان ِ ملّی‌ی مرکزهای منبع ِ اطّلاعات ِ ختنه می‌گويد، «هيچ انجمن ِ پزشکی‌ی ملّی يا بين‌المللی ختنه‌ی روتين را توصيه نمی‌کند.» مرکز ِ منبع ِ ختنه، همانندانه، تقرير می‌کند: «هيچ سازمان ِ پزشکی‌ی ملّی در جهان ختنه‌ی روتين ِ‌ پسران ِ شيرخواره را توصيه نمی‌کند.» سازمان ِ اخير، بعلاوه، گزارش می‌کند که سياست ِ سازمانهای بين‌المللی درباره‌ی ختنه در چهارده مورد به برخی از اين دليلها عليه ِ آن است: «نقض ِ تماميّت ِ جسمانی، ريسک برای تندرستی‌ی جسمانی و روانی، نقض ِ حقّهای بشر و اصلهای اخلاق‌آيينی‌[*]ی پزشکی، عارضه‌ها، اثرهای جنسی و روانشناختی، دردناکی، و نبود ِ سودمنديهای بالقوّه برای تندرستی.» يکی از سازمانهايی که نام ِ آنها در فهرست ِ چهارده‌تايی‌ی مرکز ِ منبع ِ ختنه بويژه به چشم می‌آيد انجمن ِ پزشکی‌ی پادشاهی‌ی هلند است.

جامعه‌ی پادشاهی‌ی هلند برای پيشبرد ِ پزشکی (کااِنْ‌اِمْ‌خه)،[†] يا انجمن ِ پزشکی‌ی پادشاهی‌ی هلند، سازمان ِ پيشه‌کار ِ پزشکان ِ هلند است که در ۱۸۴۹ تأسيس شده و از ۱۹۹۹ به فدراسيونی از انجمنهای پيشه‌کار ِ پزشکی بدل شده است. کاان‌ام‌خه سازمان ِ راهبر ِ پزشکان ِ هلندی و بهداری در هلند است و کوششهای صدوهفتادساله‌اش را چنين برمی‌شمارد: بالا بردن ِ کيفيّت ِ پيشه‌ی پزشکی، ياری کردن ِ پزشکان در دوراهيهای اخلاق‌آيينی و قانونی، پشتيبانی دادن با در ميان گذاشتن ِ دوراهيهای عمل‌بنياد و منتشر کردن ِ خطّ‌مشيْها و پيش کشيدن ِ مباحثه‌گاهی برای اصلاح ِ بهداری، راهبری در پهنه‌های مهمّ، و پيشبرد ِ نفعهای غيرمادّی‌ی بيش از ۵۹٫۰۰۰ پزشک و دانشجوی پزشکی. کاان‌ام‌خه عضو ِ فعّال ِ کميته‌ی دائمی‌ی پزشکان ِ اروپايی (سه‌په‌اِمْ‌ئه) است.

در بيانيّه‌يی منتشرشده به تاريخ ِ ۲۷ مه ۲۰۱۰، کاان‌ام‌خه ختنه‌ی پسران را صريحاً محکوم کرد و خواستار ِ برقراری‌ی «يک سياست ِ قدرتمند ِ بازدارندگی» از اين عمل شد. نظرگاه ِ کاان‌ام‌خه، چنان که می‌توان حدس زد، با اعتراض ِ يهوديان و مسلمانان ِ هلند روبرو شد. در گزارشی از نظرگاه ِ کاان‌ام‌خه در ۲۰۱۷، خِرْت وان دِيْک، اخلاق‌آيينيکْدان ِ پزشکی[‡]ی سازمان، خاطرنشان می‌کند که کاام‌ان‌خه، برخلاف ِ برخی سازمانهای ديگر در هلند، با نفعهای مالی‌ی پزشکان سروکار ندارد. او نکته‌ی اخير را «بويژه راجع به ختنه مهمّ» می‌خواند، «چون در کشورهای ديگر می‌تواند چنين باشد که پزشکان از ختنه کردن واقعاً پول درآورند.»

ترجمه‌ی فارسی‌ی کامل ِ بيانيّه‌ی کاان‌ام‌خه، بر اساس ِ متن ِ انگليسی‌زبان و با نگاهی به متن ِ هلندی‌زبان، در پی می‌آيد. کوته‌نوشتهای متن ِ اصلی، بر طبق ِ تلفّظ ِ اصلی، آوانويسی شده‌اند (کاان‌ام‌خه برای KNMG، برای نمونه)، مگر برای دو ترم ِ non-therapeutic circumcision و female genital mutilation که در متن ِ اصلی عمدتاً به صورت ِ NTC و FGM آمده‌اند و در متن ِ فارسی همه‌جا به ختنه‌ی نادَرمانی و مُثله‌ی تناسلی‌ی مادينه برگردانده شده‌اند. تَهْ‌نوشتهای مترجم با قالب و رنگ ِ دگرسان از ته‌نوشتهای متن ِ اصلی جدا شده‌اند و پس از آنها می‌آيند. همه‌ی ارجاعها در متن، برای پيگيری‌ی آسانتر، به ته‌نوشتها پيوند يافته‌اند.


ختنه‌ی نادرمانی‌ی پسران ِ صغير نشريّه‌يی‌ست در شرح ِ موضع ِ کونينْکْلِيْکه نِدِرْلانْدْسه ماتْسْخاپِی توت بِوُرْدِرينْگ دِر خِنِسْکونْسْت (کاان‌ام‌خه)، اتّخاذشده از سوی هيئت ِ فدراسيون و قابل‌اجرا از ۲۷ مه ۲۰۱۰.

فدراسيون ِ پزشکان ِ کاان‌ام‌خه بيش از ۵۳٫۰۰۰ پزشک و دانشجوی پزشکی را نمايندگی می‌کند. سازمانهای عضو ِ کاان‌ام‌خه شامل ِ کوپِل آرْتْسِن ماتْسْخاپِی اِن گِزونْدْهِيْد (سازمان ِ فراگير برای پزشکان و تندرستی—کاآاِمْ‌خه)،[§] لانْدِلِيْکه وِرِنيخينْگ وان آرْتْسِن اين دينْسْتْوِرْبانْد (جامعه‌ی ملّی‌ی پزشکان ِ کارمند—اِلْ‌آده)،[**] لانْدِلِيْکه هويْسارْتْسِن وِرِنيخينْگ (جامعه‌ی ملّی‌ی پزشکان ِ عمومی—اِل‌ها‌وه)،[††] جامعه‌ی کارْپزشکی‌ی هلند (اِنْ‌وه‌آبه)،[‡‡] نِدِرْلانْدْسه وِرِنيخينْگ وور وِرْزِکِرينْگْسْخِنِسْکونْده (جامعه‌ی بيمه‌پزشکی‌ی هلند—اِنْ‌وه‌وه‌خه)،[§§] اُرْده وان مِديس سْپِشياليسْتِن (نظام ِ ويژه‌کاران ِ پزشکی—اواِمْ‌اِس)[***] و انجمن ِ پزشکان ِ سالمندداری و پيری‌پزشکان ِ اجتماعی‌ی هلند (وِرِنْسو)[†††]اند.

 

پيشگفتار

موضع ِ کاان‌ام‌خه نسبت به ختنه‌ی نادرمانی‌ی پسران ِ صغير

ختنه‌ی نادرمانی‌ی پسران ِ صغير عملی‌ست که برای سده‌ها به دست ِ فرهنگهای دگرسان ِ گوناگون به دليلهای دگرسان ِ گوناگون انجام گرفته است. برآورد می‌شود که هر سال ۱۳ ميليون پسر در سراسر ِ جهان ختنه می‌شوند. در هلند، رقم ِ سالانه ميان ِ ده و پانزده هزار است.

پيرو ِ ديگر سازمانهای پزشکی، انجمن ِ پزشکی‌ی پادشاهی‌ی هلند (کاان‌ام‌خه) نظرگاهی رسمی نسبت به اين مسئله اتّخاذ کرده است. اين نظرگاه در پی ِ رايزنی با سازمانهای دانشی‌ی مربوط، که همچنين از اين موضعگيری حمايت می‌کنند، صورت گرفت. اين اطمينان می‌دهد که اين نظرگاه پايه‌ی حمايتی‌ی پهناوری از انجمنهای پيشه‌کار ِ مربوط دارد.

دليل ِ اتّخاذ ِ نظرگاهی رسمی نسبت به اين امر از سوی ما تأکيد ِ فزاينده بر حقّهای کودکان است. برای پزشکان خصوصاً مطرح است که کودکان نبايد دستخوش ِ روندهای پزشکی‌يی شوند که ارزش ِ درمانی يا پيشگيرانه ندارند. علاوه بر اين، نگرانی‌ی فزاينده راجع به عارضه‌هايی، هم کوچک و هم جدّی، که می‌توانند در نتيجه‌ی ختنه کردن ِ کودک رخ دهند در کار است. دليل ِ سوم ِ اين نظرگاه اين احساس ِ فزاينده است که ناهمخوانی‌يی ميان ِ موضعگيری‌ی استوار ِ کاان‌ام‌خه نسبت به مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه[‡‡‡] و فقدان ِ موضعگيری نسبت به ختنه‌ی نادرمانی‌ی پسران ِ صغير در کار است، چون اين دو هماننديهايی چند دارند.

هدف ِ آغازين ِ اين نظرگاه آغاز کردن ِ بحث ِ همگانی درباره‌ی اين مسئله است. هدف ِ فرجامين به حدّاقلّ رساندن ِ ختنه‌ی نادرمانی‌ی پسران ِ صغير است.

کاان‌ام‌خه واقف است که اين عمل ِ بخصوص معنی‌ی دينی، نمادين و فرهنگی‌ی ژرف دارد. به اين دليل، ناواقع‌بينانه است که انتظار داشته باشيم اين عمل را بتوان ريشه‌کن کرد، حتّا اگر از سوی قانون منع شده باشد. با اين حال، کاان‌ام‌خه باور دارد که بايستی يک سياست ِ قدرتمند ِ بازدارندگی برقرار شود. مادامی که اين عمل وقوع می‌يابد، کاان‌ام‌خه بر آن است که شمار ِ عارضه‌ها را تا حدّ ِ امکان کاهش دهد. کاان‌ام‌خه بنابراين تأکيد می‌کند که ختنه روندی جرّاحی زير ِ پوشش ِ قانون ِ پيشه‌های بهداری‌ی فردی‌[§§§]ست. اين بدان معنی‌ست که ختنه تنها می‌تواند به دست ِ ورزندگان ِ پيشه‌کار ِ صلاحيّت‌دار، در اين مورد، پزشکان، اجرا شود. پزشکانی که ختنه اجرا می‌کنند بايد همچنين از همه‌ی خطّ‌مشيْهای دانشی‌ی به‌کاربستنی پيروی کنند. اين، در ميان ِ چيزهای ديگر، متضمّن ِ آن است که ختنه تنها زير ِ بيحسّی‌ی موضعی يا عمومی می‌تواند انجام گيرد، پس از آنکه راهنمايی و اطّلاعات ِ جامع و دقيق به والِدان[****] ِ کودک داده شده باشد. اين بوده[††††] که اين عمل از نظر ِ پزشکی ضروری نيست و ريسک ِ راستين ِ عارضه به دنبال دارد بدان معنی‌ست که راجع به اين گونه از اطّلاعات و راهنمايی بايد شرطهای فوق‌سختگيرانه مقرّر شود. 

۲۷ مه ۲۰۱۰

پروفسور دکتر آری نيووِنْهويْزِن کْروسِمان
رئيس ِ کاان‌ام‌خه

 

نظرگاه ِ کاان‌ام‌خه

ختنه‌ی نادرمانی‌ی پسران ِ صغير

  • گواهی قانع‌کننده در کار نيست که ختنه در چارچوب ِ پيشگيری يا بهداشت کارا يا ضروری باشد. بعضاً نظر به عارضه‌هايی که می‌توانند در هنگام يا از پس ِ ختنه برآيند، ختنه جز بر زمينه‌های پزشکی-درمانی توجيه‌پذير نيست. تا آنجا که سودمنديهای پزشکی، چون ريسک ِ شايد کاهش‌يافته‌ی عفونت ِ اچ‌آی‌وی، در کارند، معقول است که ختنه را تا سنّی که در آن چنين ريسکی مطرح است و پسر خودش می‌تواند درباره‌ی مداخله تصميم بگيرد، يا هر بديل ِ دسترس‌پذير را انتخاب کند، به تعويق اندازيم.
  • برخلاف ِ آنچه بسيار گمان می‌کنند، ختنه ريسک ِ عارضه‌های پزشکی و روانشناختی به دنبال دارد. متداولترين عارضه‌ها خونريزی، عفونت، مِئاتوس‌اِسْتِنوز[‡‡‡‡] (باريک شدن ِ ميزْراه) و حمله‌های پانيک‌اند. قطع ِ ناقص يا کامل ِ نره در نتيجه‌ی عارضه‌های پيرو ِ ختنه هم گزارش شده است، چنان که مشکلهای روانشناختی در نتيجه‌ی ختنه.
  • ختنه‌ی نادرمانی‌ی پسران ِ صغير برخلاف ِ اين قاعده است که صغيران را تنها در صورتی می‌توان در معرض ِ اقدامهای پزشکی قرار داد که بيماری يا نابهنجاری حاضر باشد، يا بتوان به طور ِ قانع‌کننده ثابت کرد که مداخله‌ی پزشکی به نفع ِ کودک است، چنان که در مورد ِ واکسن‌زنی.
  • ختنه‌ی نادرمانی‌ی پسران ِ صغير با حقّ ِ خودمُختاری و تماميّت ِ جسمانی‌ی کودک در تعارض است.
  • کاان‌ام‌خه از پزشکان ( ِ ارجاع‌دهنده) می‌خواهد که به والِدانی/سرپرستانی که برای پسران ِ صغير به ختنه‌ی نادرمانی فکر می‌کنند از ريسک ِ عارضه‌ها و نبود ِ سودمنديهای پزشکی‌ی قانع‌کننده صريحاً اطّلاع دهند. اين بوده که اين مداخله‌يی از نظر ِ پزشکی نالازم با ريسک ِ واقعی‌ی عارضه است کيفيّت ِ اين راهنمايی را خصوصاً مهمّ می‌سازد. پزشک بايد سپس رضايت ِ بااطّلاع را در پرونده‌ی پزشکی ضبط کند.
  • کاان‌ام‌خه به احساسهای دينی، نمادين و فرهنگی‌ی ژرفی که عمل ِ ختنه‌ی نادرمانی را در ميان گرفته‌اند احترام می‌گذارد. کاان‌ام‌خه خواستار ِ گفت‌وگويی ميان ِ سازمانهای پزشکان، کارشناسان و گروههای دينی‌ی ذيربط برای در دستورکار قرار دادن ِ مسئله‌ی ختنه‌ی نادرمانی‌ی پسران ِ صغير و سرانجام محدود کردن ِ آن تا حدّ ِ امکان است.
  • برای منع ِ قانونی‌ی ختنه‌ی نادرمانی‌ی پسران ِ صغير، چنان که برای مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه وجود دارد، دليلهای خوبی در کارند. با اين حال، کاان‌ام‌خه می‌ترسد که منع ِ قانونی منتج به آن شود که مداخله به دست ِ فردهای فاقد ِ صلاحيّت ِ پزشکی در وضعيّتهايی اجرا شود که در آنها کيفيّت ِ مداخله را نتوان به طور ِ بسنده تضمين کرد. اين می‌تواند به عارضه‌هايی جدّيتر از آنچه در حال ِ حاضر اتّفاق می‌افتد راه ببرد.

 

بر اين نظرگاه از کاان‌ام‌خه انجمنهای دانشی‌ی زير مشترکاً صحّه گذاشته‌اند:

  • جامعه‌ی پزشکان ِ عمومی‌ی هلند[§§§§]
  • جامعه‌ی پزشکان ِ جوانْ‌بهداری‌ی هلند[*****]
  • انجمن ِ جرّاحان ِ کودکْ‌پزشکی‌ی هلند[†††††]
  • انجمن ِ جرّاحان ِ پلاستيک ِ هلند[‡‡‡‡‡]
  • انجمن ِ هلند برای پزشکی‌ی کودکان[§§§§§]
  • انجمن ِ ميزْراه‌شناسی‌ی هلند[******]
  • انجمن ِ جرّاحان ِ هلند[††††††]

 

مطالعه‌ی پسزمينه برای نظرگاه ِ کاان‌ام‌خه

ختنه‌ی نادرمانی‌ی پسران ِ صغير

درآمد

ختنه‌ی پسران ِ صغير عملی به قدمت ِ سده‌هاست. بخشی از فرهنگهای دگرسان ِ بسيار است و به دليلهای دگرسان ِ بسيار انجام می‌گيرد. بنا بر برآورد ۱۳ ميليون پسر هر سال در سراسر ِ جهان ختنه می‌شوند، و در هلند، رقم ِ سالانه ده تا پانزده هزار برآورد می‌شود.

تا چند سال پيش، رويکرد به ختنه نسبتاً اجازه‌دهنده بود، و ختنه با توسّل به آزادی‌ی دين و سودمنديهای پزشکی‌ی فرضی مشروعيّت می‌يافت. در سالهای اخير، می‌نمايد که رويکرد به ختنه در حال ِ تغيير بوده باشد. اين احتمالاً بعضاً نتيجه‌ی مناظره درباره‌ی مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه باشد. با محکوم‌سازی‌ی جهانی‌ی اين عمل، از جمله در صورت ِ نمادين ِ نامثله‌کننده‌اش، اين پرسش مرتّباً برمی‌آيد که چرا ختنه را بايستی دگرسان با مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه داوری کرد. اين روزها، مقاله‌های انتقاديتری درباره‌ی ختنه منتشر می‌شوند.[1] اين مقاله‌ها به حقّهای کودکان، غياب ِ سودمنديهای پزشکی و اين بوده که اين مداخله‌يی مثله‌کننده است که مرتّباً به عارضه راه می‌برد و می‌تواند موجب ِ مشکلهای پزشکی و روانشناختی، هم در جوانسالی و هم در سنّی پستر، شود اشاره می‌کنند.

در سالهای اخير، شماری بزرگ از سازمانهای پزشکان بيانيّه‌هايی اتّخاذ کرده‌اند که در آنها تقرير می‌کنند که ختنه با هيچ سودمندی‌ی پزشکی‌ی بسنده برای توجيه کردن ِ مداخله ارتباط ندارد. در حال ِ حاضر حتّا يک سازمان ِ پزشکان نيست که به دليلهای پزشکی ختنه‌ی روتين را توصيه کند. اکنون سازمانهای ضدّختنه‌ی فعّال در بسياری کشورها هستند. در بسياری موردها، شرکت‌کنندگان شامل ِ پزشکان‌اند.[2] در درون ِ جماعت ِ يهودی، نيز، نسبت به اين عمل مقاومت هست.[3] همچنين سازمانهايی فعّال هستند که صريحاً بر بازسازی‌ی جرّاحی يا مکانيکی‌ی پيش‌پوست متمرکزند.[4] تا به اکنون، منع ِ قانونی‌ی به‌اجرادرآمده‌يی در کار نيست، اگرچه سوئد قانونی معرّفی کرده است که تنها در دو ماه ِ نخست ِ پس از تولّد و تنها زير ِ بيحسّی‌ی موضعی يا عمومی اجازه‌ی ختنه‌ی نادرمانی می‌دهد.

انتقاد ِ فزاينده از ختنه‌ی روتين، همچنين از سوی سازمانهای پزشکان، به موقعيّتی راه برده است که در آن وقوع ِ ختنه در بسياری کشورها اُفت ِ چشمگير دارد و کمتر و کمتر «عادی» گرفته می‌شود. در پادشاهی‌ی متّحد [= بريتانيا]، شمار ِ ختنه‌ها در نوزادان از ۳۵٪ در دهه‌ی ۱۹۳۰ به ۶.۵٪ در دهه‌ی ۱۹۸۰، به ۳.۸٪ در ۲۰۰۰ افت کرده است.[5] در ايالات ِ متّحده، وقوع از ۸۵٪ در ۱۹۶۵ به ۵۶٪ در ۲۰۰۶ افت کرده است. کانادا افتی از ۴۷.۴٪ در ۱۹۷۳ به ۳۱.۹٪ در ۲۰۰۷ به خود ديد،[6] در حالی که استراليا شاهد ِ افتی از ۹۰٪ در ۱۹۵۵ به ۱۲٪ در ۲۰۰۰ بود.[7]

 

هدف ِ اين يادداشت

هدف ِ اين يادداشت پيش کشيدن ِ پسزمينه‌يی برای نظرگاه ِ کاان‌ام‌خه نسبت به اين موضوع است. اين يادداشت ِ بحثی عمل و پسزمينه‌ی ختنه را بررسی می‌کند. عمل ِ جاری، پسزمينه‌ی تاريخی و مناظره‌های اخلاقی را وصف می‌کند. درباره‌ی موضعهای سازمانهای گوناگون ِ پزشکان هم بحث می‌شود.

 

دليلهای ختنه

در نوشتارگان،[‡‡‡‡‡‡] چهار دليل برای ختنه در پسران وصف می‌شوند: پزشکی-درمانی، پزشکی-پيشگيرانه، دينی و فرهنگی.[8] در عمل، سخت است که اين دليلها را از يکديگر جدا کنيم، و والدان برای ختنه کردن ِ پسران‌شان در بسياری موردها بيش از يک دليل دارند. دليلهای فرهنگی يا دينی همچنين در بسياری موردها با سودمنديهای پزشکی‌ی فرضی پيوند می‌يابند. در اسلام، برای نمونه، ختنه به دليلهای دينی امّا همچنين بهداشتی انجام می‌گيرد. گهگاه تغييروضعی در کار است: ختنه‌ی روتين در ايالات ِ متّحده روزگاری خصوصاً به دليلهای پزشکی انجام می‌گرفت، امّا اين اکنون به هنجاری فرهنگی تغييروضع داده است. دليلهای گوناگون در بندهای زير وصف می‌شوند.

 

پزشکی-درمانی

ناخوشيهای چندی هستند که برای آنها ختنه درمان ِ پزشکی‌ی پذيرفته‌يی‌ست، بخصوص فيموز (تنگی‌ی نابهنجار ِ پيش‌پوست)، پارافيموز و بالانيت (التهاب ِ حشفه). در جهان ِ پزشکی، موضوع ِ مناظره است که آيا ختنه بيش از اندازه به دليلهای پزشکی تجويز می‌شود يا نه، هنگامی که گهگاه بديلهای خوبی چون جرّاحی‌ی پلاستيک يا کاربست ِ موضعی‌ی کرم ِ استروئيدی—برای نمونه در درمان ِ فيموز—در کارند.[9] با اين حال، در کلّ، ختنه به دليلهای پزشکی-درمانی مناقشه‌آميز نيست و اينک با جزئيّات ِ بيشتر به آن نخواهيم پرداخت.

 

پزشکی-پيشگيرانه

در گذشته، ختنه چون پيشگيرنده و درمانی برای شماری بزرگ از ناخوشيها، چون نقرس، سيفيليس، صرع، سردرد، آرتروز، الکليسم، فتق ِ کشاله‌ی ران، آسم، گوارش ِ بد، اگزما و خودارضايی‌ی افراطی، اجرا می‌شد.[10] به خاطر ِ شمار ِ بزرگ ِ سودمنديهای پزشکی که به‌نادرستی به ختنه نسبت داده می‌شدند، فراوان اظهار داشته‌اند که ختنه «روندی مُحتاج ِ توجيه» است.[11] در دهه‌های اخير، گواه منتشر شده است که ظاهراً نشان می‌دهد که ختنه ريسک ِ اچ‌آی‌وی/ايدز را کاهش می‌دهد،[12] امّا اين گواه با مطالعه‌های ديگر در تناقض است.[13]

افزون بر اين، مطالعه‌های مربوط به پيشگيری از اچ‌آی‌وی در آفريقای زيرصحرايی انجام گرفته‌اند، جايی که انتقال عمدتاً با تماس ِ دگرجنسی[§§§§§§] وقوع می‌يابد. در باخترزمين، انتقال ِ اچ‌آی‌وی بسيار فراوانتر نتيجه‌ی تماس ِ همجنسی و کاربرد ِ سوزنهای آلوده است.[14] اينکه رابطه‌ی ميان ِ ختنه و انتقال ِ اچ‌آی‌وی لااقلّ ناروشن است با اين بوده توضيح می‌يابد که ايالات ِ متّحده شيوع ِ بالای ناخوشيهای از راه ِ جنسی منتقل‌شونده و عفونتهای اچ‌آی‌وی را با درصد ِ بالای ختنه‌ی روتين همراه کرده است.[15] موقعيّت ِ هلند دقيقاً برعکس است: شيوع ِ پايين ِ اچ‌آی‌وی/ايدز به همراه ِ شمار ِ نسبتاً پايين ِ ختنه. اينچنين، می‌نمايد که عاملهای رفتاری نقشی بسيار مهمّتر بازی کنند تا اينکه آيا آدم پيش‌پوست دارد يا نه.

وانگهی، گواه ِ ظاهری در کار است که ختنه در برابر ِ ناخوشيهايی چون عفونت ِ اچ‌پی‌وی، عفونتهای جهاز ِ ادراری و سرطان ِ نره محافظت می‌آورد. با اين حال، اين مطالعه‌ها، نيز، مناقشه‌آميزند.[16] افزون بر اين، عفونتهای جهاز ِ ادراری را می‌توان با بهداری‌ی مدرن کاميابانه درمان کرد. کودکان ِ با نابهنجاريهای مادرزاد در جهاز ِ ادراری را می‌توان عموماً با عمل ِ گشاده‌سازی‌ی پيش‌پوست، که پاکيزه کردن ِ پيش‌پوست را آسانتر می‌کند، کاميابانه ياری کرد.

در پاسخ به سودمنديهای پزشکی‌ی ممکن، شماری بزرگ از عارضه‌های نتيجه‌شونده از ختنه وصف می‌شوند: عفونت، خونريزی، سِپْسيس، نِکْروز، فيبْروز ِ پوست، عفونتهای جهاز ِ ادراری، مِنَنْژيت، عفونتهای تبخالی، مِئاتيت، مئاتوس‌استنوز، نکروز و عارضه‌های نکروزکننده، که همه‌شان به قطع ِ کامل ِ نره راه برده‌اند.[17] مرگ همچنين گزارش شده است.[18] اِیْ‌اِیْ‌اِفْ‌پی شمار ِ مرگها را ۱ در ۵۰۰٫۰۰۰ برآورد می‌کند.[19] اين بدان معنی‌ست که در ايالات ِ متّحده، هر سال دو کودک در نتيجه‌ی مداخله می‌ميرند.

در کنار ِ اين عارضه‌های پزشکی‌ی سرراست، مشکلهای روانشناختی[20] و عارضه‌های در پهنه‌ی جِنْسيگی[*******] هم گزارش شده‌اند،[21] همچنين تجربه‌های درد ِ غايی در نوزادان که موجب ِ تغييرهای رفتاری‌يی می‌شوند که سالها بعد هنوز نمايان‌اند.[22] [23] همانندانه، هزينه‌های اجتماعی‌ی بالای ختنه در نتيجه‌ی عارضه‌ها ذکر شده‌اند.[24]

حتّا اگر سودمنديهای پزشکی‌ی اندک ِ مرتبط با ختنه به دليلهای پزشکی-پيشگيرانه در کار می‌بودند، پرسيدنی‌ست که آيا اين سودمنديهای پزشکی‌ی ممکن ريسک ِ عارضه‌ها را جبران می‌کردند يا نه. يقيناً چون به کودکان، که نمی‌توانند اين ارزيابی را خودشان بکنند، می‌رسد، سودمنديهای پزشکی‌ی ممکن بايستی بزرگ و ريسک ِ عارضه‌ها کوچک باشند تا مداخله توجيه‌پذير باشد.

اصل ِ اخلاقی‌ی عموماً پذيرفته‌يی‌ست که کودکان را تنها در صورتی می‌توان در معرض ِ اقدامهای پزشکی قرار داد که بيماری يا نابهنجاری حاضر باشد، يا بتوان ثابت کرد که مداخله‌ی پزشکی به نفع ِ کودک است، چنان که، برای نمونه، برای واکسن‌زنی چنين است. در مورد ِ مداخله‌های پزشکی‌ی پيشگيرانه، بايد سودمندی‌ی روشنی برای تندرستی‌ی فردی يا همگانی در کار باشد که نتوان از يک راه ِ کم‌مزاحمت‌تر ِ ديگر به آن رسيد.

بدينسان ختنه چون پيشگيرنده‌يی در برابر ِ عفونتهای جهاز ِ ادراری يا اچ‌آی‌وی/ايدز بايستی با ديگر صورتهای کم‌مزاحمت‌تر ِ پيشگيری (چون آنتی‌بيوتيک، کاربرد ِ کاندوم، آموزش ِ جنسی يا تغييرهای رفتاری) سنجيده شود و تحليل ِ هزينه-سودمندی‌ی دانشی‌يی انجام گيرد. تنها اگر نتيجه‌های اين تحليل ِ هزينه-سودمندی مثبت می‌بود بايستی مداخله بر زمينه‌های تندرستی‌ی همگانی به همه‌ی والدان ِ پسران ِ کوچک عرضه شود.

بعلاوه، بايستی ثابت کرد که لازم است ختنه در کودکی يا نوزادی اجرا شود، به جای آنکه منتظر بمانيم تا پسر به سنّی رسيده باشد که در آن ريسک مطرح است (چنان که در عفونت ِ اچ‌آی‌وی) و بتواند برای خودش درباره‌ی مداخله تصميم بگيرد. گذشته از همه‌چيز، در بسياری موردها، چنان که در پيشگيری از اچ‌پی‌وی يا اچ‌آی‌وی، ممکن خواهد بود که ختنه را تا آن زمان به تعويق اندازيم که پسر به سنّی برسد که در آن خودش بتواند انتخاب کند که مداخله را روا دارد يا در عوض بديلهايی چون کاربرد ِ کاندوم، واکسن‌زنی‌ی اچ‌پی‌وی يا پرهيز برگزيند.

 

سازمانهای پزشکان در خارج از کشور

شماری بزرگ از سازمانهای پزشکان درباره‌ی سودمنديهای پزشکی‌ی فرضی‌ی ختنه به دليلهای پزشکی-پيشگيرانه، در برابر ِ ريسک ِ عارضه‌ها، رسماً اظهارنظر کرده‌اند.

در ۲۰۰۳، انجمن ِ پزشکی‌ی بريتانيا[†††††††] تقرير کرد: «سودمنديهای پزشکی‌ی پيشتر ادّعاشده به طور ِ قانع‌کننده اثبات نشده‌اند. (...) انجمن ِ پزشکی‌ی بريتانيا گمان می‌دارد که گواه ِ مربوط به سودمنديهای ختنه‌ی نادرمانی برای تندرستی برای آنکه اين به‌تنهايی توجيهی برای کردن‌اش باشد نابسنده است.»[25]

آکادمی‌ی کودکْ‌پزشکی‌ی آمريکا در ۱۹۹۹ تقرير کرد: «گواه ِ دانشی‌ی موجود ... برای توصيه کردن ِ ختنه‌ی روتين ِ نوزادان نابسنده [است].»[26] انجمن ِ پزشکی‌ی آمريکا[‡‡‡‡‡‡‡] در دسامبر ِ ۱۹۹۹ بر اين موضع صحّه گذاشت و اکنون ختنه به دليلهای پزشکی-پيشگيرانه را ردّ می‌کند. اِیْ‌اِمْ‌اِی از اين گذشته تقرير می‌کند: «ترجيح ِ والد به‌تنهايی توجيه ِ بسنده برای اجرا کردن ِ روندی جرّاحی بر کودک نيست.»[27]

ديگر سازمانهای پزشکان در استراليا و کانادا موضعهای همانند گرفته‌اند.[28] برای نمونه، کالج ِ پادشاهی‌ی پزشکان ِ استرالاسیا اظهار می‌دارد: «مرور ِ نوشتارگان در رابطه با ريسکها و سودمنديها نشان می‌دهد که برای ختنه چون روندی روتين در نوزاد گواهی بر چربيدن ِ سودمندی بر زيان در کار نيست.»[29]

در نظرگاه‌اش، انجمن ِ جرّاحان ِ کودک‌پزشکی‌ی استرالاسيا[§§§§§§§] تقرير می‌کند: «اِیْ‌اِیْ‌پی‌اِس از ختنه‌ی روتين ِ نوزادان، شيرخوارگان يا کودکان ِ نرينه در استراليا حمايت نمی‌کند. بر اساس ِ گواه ِ جاری‌ی دسترس‌پذير، گمان می‌رود که برداشتن ِ قلفه به طور ِ روتين ناشايست و غيرضروری‌ست.»

جامعه‌ی کودک‌پزشکی‌ی کانادا تقرير می‌کند: «گواه ِ رويهمرفته‌ی سودمنديها و خطرهای ختنه چنان هموارانه ترازمند است که از توصيه کردن ِ ختنه چون روندی روتين برای نوزادان حمايت نمی‌کند.»[30]

آکادمی‌ی پزشکان ِ خانواده‌ی آمريکا[********] باور دارد که سودمنديهای پزشکی‌ی ختنه «متعارض يا ناقطعی»اند. تصميم بنابراين بايستی به والدان واگذار شود: «آکادمی‌ی پزشکان ِ خانواده‌ی آمريکا به پزشکان توصيه می‌کند که زيانها و سودمنديهای بالقوّه‌ی ختنه را با همه‌ی والدان يا قيّمان ِ قانونی‌يی که برای پسر ِ نوزادشان به اين روند فکر می‌کنند به بحث بگذارند.»[31]

در سوئد، در ۲۰۰۱ پس از آنکه کودکی پس از ختنه‌ی نادرمانی در نتيجه‌ی دوزی نادرست از مسکّن ِ کِتوگان مُرد قانونی معرّفی شد. نسخه‌يی نخستين از قانون متضمّن ِ منع ِ کامل ِ ختنه به دليلهای نادرمانی تا هجده‌سالگی بود. زير ِ فشار ِ سازمانهای يهودی، و از ترس ِ اينکه عملْ زيرزمينی گردد، قانونْ پستر ملايمتر شد. قانون اکنون تقرير می‌کند که ختنه‌ی نادرمانی را تنها در دو ماه ِ نخست ِ پس از تولّد و تنها زير ِ بيحسّی‌ی موضعی يا عمومی می‌توان اجرا کرد. اين بيحسّی را تنها پزشک يا پرستار ِ صلاحيّت‌دار می‌تواند برساند. خود ِ ختنه را تنها پزشک يا موهل ِ بويژه کارآموخته برای روند، که دوره‌يی گذرانده و پروانه‌يی از وزارت ِ تندرستی دارد، می‌تواند اجرا کند.

اجماع ِ حکمفرما در جهان ِ پزشکی اين است که شايد سودمنديهای پزشکی‌يی مرتبط با ختنه در کار باشند امّا اين سودمنديها، سنجيده با بديلها و ريسک ِ عارضه‌های ختنه، نابسنده بزرگ‌اند تا بتوان به دليلهای پزشکی-پيشگيرانه ختنه‌ی روتين را توصيه کرد. در حال ِ حاضر حتّا يک انجمن ِ پزشکی نيست که به دليلهای پزشکی-پيشگيرانه ختنه‌ی روتين را توصيه کند.

با در نظر گرفتن ِ آنچه بالا آمد، باقی‌ی اين يادداشت ترم ِ ختنه‌ی نادرمانی را به کار می‌برد. اين به ختنه در پسران و مردان به دليهايی جز دليلهای پزشکی-درمانی ارجاع دارد.

 

دليلهای دينی و فرهنگی برای ختنه

ختنه‌ی نادرمانی به دليلهای دينی در هلند بيشتر در ميان ِ گروههای يهودی و اسلامی رخ می‌دهد. ختنه‌ی نادرمانی را در يهوديّت حُکمی دينی می‌بينند که در تورات وضع شده است. آن را نمادی از پيمان ِ ميان ِ خدا و ابراهيم می‌بينند؛ از ارزش ِ دينی و عاطفی‌ی قابل‌ملاحظه برخوردار است، و نشانگری‌ی هويّت‌ساز ِ مهمّی دارد.[32] خاخام اِوِرْس دراين‌باره چنين می‌گويد:

«مسئله چندان بر سر ِ مناسکی[††††††††] نيست که اتّفاقاً رسمی يهودی‌ست، بلکه بر سر ِ مُهر کردن ِ پذيرفتگی در عهدی ناشکستنی به قدمت ِ سده‌هاست. بسياری يهوديان که برای سنّتهای دينی ارزش ِ زيادی قائل نيستند پسران‌شان را ختنه می‌کنند. به همراه ِ «ازدواج ِ يهودی» و دفن شدن در گورستانی يهودی، ختنه نوعی کمينه‌ی دينی‌ست.»[33]

در يهوديّت، ختنه عموماً در روز ِ هشتم ِ پس از تولّد، معمولاً بدون ِ بيحسّی، اجرا می‌شود.[34] ختنه می‌تواند در بيمارستان به دست ِ پزشک اجرا شود امّا همچنين به دست ِ موهل، ختنه‌گر ِ مَنْسَکی‌ی يهودی‌ی بويژه کارآموخته، که عموماً پزشک نيست.

اگرچه ختنه‌ی نادرمانی در درون ِ يهوديّت نشانگری‌ی مرکزی دارد و عنصری مهمّ از هويّت است، عمل در درون ِ جماعت ِ يهودی بی منتقد نيست. در سالهای اخير، جنبشهای خواستار ِ پايان ِ ختنه‌ی نادرمانی در درون ِ جماعت ِ يهودی، چنان که در بيرون‌اش، پديد آمده‌اند. نمونه‌ها يهوديان عليه ِ ختنه و انجمن ِ اسرائيل عليه ِ مثله‌ی تناسلی‌اند.

فيلسوف ِ يهودی‌ی بريتانيايی جِنی گودْمَن آگاهانه از انتخاب ِ ختنه‌ی نادرمانی برای پسرش امتناع کرد زيرا مداخله را نقض ِ تماميّت ِ تن می‌انگارد. به هنگام ِ تولّد ِ پسرش شعری نوشت، که بندهای پايانی‌ی آن به قرار ِ زيرند:

All of us pray for rest
For Sabbath
We shall not rest
Until every child on earth
Is as cherished as you are, my love
And no one, no one shall raise a knife to a child
Ever again[35]

در هلند، نيز، نظرهای مخالف در درون ِ جماعت ِ يهودی بسيار ابراز می‌شوند، اگرچه ناروشن می‌ماند که اين گروه چقدر بزرگ است.[36]

 

اسلام

در اسلام ختنه‌ی نادرمانی را همانندانه فريضه‌يی دينی می‌بينند، اگرچه لفظاً در قرآن ذکر نمی‌شود. اينچنين، چندان که فعلی، از روی نمونه‌ی محمّد ِ پيامبر، شايسته‌ی تقليد است فرمانی دينی نيست. در اسلام، ختنه همچنين معنی‌ی به عضويّت ِ کامل ِ جماعت ِ دينی درآمدن را دارد. از اين رو، ختنه در بسياری موردها با جشنهايی همراه است. علاوه بر ارزش ِ دينی‌اش، ختنه‌ی نادرمانی در اسلام نشانگری‌يی بهداشتی هم دارد. درباره‌ی سنّی که در آن ختنه در اسلام بايستی وقوع يابد نظرهای دگرسان در کارند، امّا در عمل عموماً زمانی ميان ِ هفت‌سالگی و ده‌سالگی‌ست. ختنه در بسياری موردها در زادبوم اجرا می‌شود امّا همچنين در مرکزهای ويژه‌ی ختنه که، خصوصاً در شهرهای بزرگ، به همين منظور برپا شده‌اند.

در برابر ِ عمل ِ مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه و ختنه‌‌ی نادرمانی از درون ِ جماعت ِ مسلمان نيز مقاومت هست، اگرچه تمرکز عمدتاً بر مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه است.[37]

 

مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه در مقابل ِ ختنه‌ی نادرمانی

عمل ِ مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه را قانون در هلند از ۱۹۹۳ در زنان و دختران ِ چه بزرگسال و چه صغير منع کرده است. در نظرگاههای گوناگون، کاان‌ام‌خه و اِنْ‌وه‌اوخه[‡‡‡‡‡‡‡‡] همه‌ی صورتهای مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه، از جمله ملايمترين صورت، در زنان ِ بزرگسال را، ردّ کرده‌اند، چنان که بازْدَرْفيبولايِش[§§§§§§§§] [38] از پی ِ زايمان را. صورتی که نزديکترين شباهت را به ختنه‌ی نادرمانی دارد، پيرابُرِش،[*********] همچنين يکصدا در تقريباً همه‌ی نوشتارگان ردّ می‌شود.[39] [40] به رغم ِ اين، عمل ِ مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه هنوز مرتّباً رخ می‌دهد، خصوصاً در ميان ِ دختران ِ اهل ِ آفريقای شمالی. اين يانِس مولْدِر پزشک ِ داخلی را بدانجا کشاند که در مِديس کُنْتاکْت خواستار ِ رواداری‌ی ملايمترين صورت ِ مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه، «سونا لايْت»،[†††††††††] شد.[41] اين مداخله‌ی پيشنهادشده از سوی مولدر عبارت است از نيش‌زنی‌ی کوچکی در پيش‌پوست ِ چوچوله، که موجب می‌شود قطره‌يی خون درآيد. بافتی برداشته نمی‌شود، و دختر متحمّل ِ گزندی به تن‌اش نمی‌شود، و اثری بر کارکرد ِ جنسی در کار نيست. بر طبق ِ مولدر، عمل ِ مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه را می‌توان از اين راه سرانجام به صورتهای نمادين ِ بی‌عيب برگرداند.

پيشنهاد ِ او واکنشهای صرفاً منفی گرفت، عموماً بر اساس ِ اين موضع ِ اصولی که هر صورتی از مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه، از جمله صورتی نمادين، بايد بدرفتاری با کودکان به شمار آيد. به تقرير ِ فارُس،[‡‡‡‡‡‡‡‡‡] مرکز ِ شناخت برای پيشگيری و چاره‌جويی‌ی ختنه‌ی مادينه، «به تماميّت ِ تن ِ دختر که می‌رسد، هيچ سازشی نبايد کرد». خدمتهای تندرستی‌ی شهری‌ی هلند (خه‌خه‌ده)،[§§§§§§§§§] تقرير کرد: «دختر آنچنان که هست خوب است.» با اينهمه، اين «سونا لايت» بسيار کم‌مزاحمت‌تر از ختنه‌ی نادرمانی‌ست، که در آن بخشی از بافت ِ شهوتخيز ِ نره برداشته می‌شود.

در پاسخ به انتقاد از مقاله‌اش، يانس مولدر به دگرسانی در چگونگی‌ی داوری درباره‌ی ختنه‌ی نادرمانی و مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه اشاره می‌کند: «هيچ‌کس کلمه‌يی درباره‌ی عمل ِ يهودی‌ی ختنه کردن ِ پسران نمی‌گويد. اين «بدرفتاری»ی سنّتی مستلزم ِ بيش از يک قطره خون ِ [پيشنهادشده از سوی] من است. برخی ختنه‌ی پسران ِ مسلمان را مداخله‌يی بهداشتی می‌بينند. اين استدلال يک انگيزه‌ی ژرفتر را پنهان می‌کند. گذشته از همه‌چيز، فرهنگی نيست که پيشگيرانه گوشهای چرکين را با بُريدن‌شان چاره کند.»[42]

در مقاله‌يی در مديس کنتاکت، کَريم و هاخه (عضوهای پيشين ِ هيئت ِ انجمن ِ هلند برای جرّاحی‌ی پلاستيک، اِنْ‌وه‌په‌سه)[**********] همانندانه به چيزی اشاره می‌کنند که آن را اين بوده‌ی تبعيض‌آميز می‌بينند که ختنه در دختران (حتّا در صورت ِ  نامثله‌کننده‌اش) قاطعانه ردّ می‌شود امّا در پسران مُجاز است.[43] با اين حال، از نظر ِ مؤلّفان، دليلی در کار نيست که مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه و ختنه‌ی نادرمانی را در چارچوب ِ اخلاقی يا حقوقی بايستی دگرسان داوری کرد.

پارتِیْ وور ده وْرِيْهِيْد (حزب ِ آزادی)[††††††††††] به توسّط ِ شخص ِ خانم ِ آخِما[‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡]  با پرسشهايی در مجلس ِ زيرين ِ هلند که در آنها از معاون ِ وزارتخانه خواستار ِ منع نکردن ِ ختنه‌ی پسران بود به مقاله‌ی کريم و هاخه پاسخ داد. «می‌توانيم مطمئنّ باشيم که دولت ِ هلند به اين استدلال ِ تبعيض تن در نخواهد داد و ختنه‌ی پسران مُجاز خواهد ماند؟»[44]

مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه و ختنه‌ی نادرمانی را عموماً دو عمل ِ جداگانه می‌بينند، که نيازمند ِ ارزيابيهای دگرسان‌اند. برای نمونه، سازمانهای پزشکان در بسياری موردها بيانيّه‌های دگرسان به دو عمل اختصاص می‌دهند.

در نوشتارگان، توجّه ِ اندکی به مشروع کردن ِ برخورد ِ دگرسان با دو عمل می‌کنند: ظاهراً دگرسانی را خودآشکار می‌انگارند.[45] مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه را عموماً نقض ِ جدّی‌ی حقّهای کودک در نظر می‌گيرند، در حالی که ختنه‌ی نادرمانی را چيزی می‌بينند که والدان می‌توانند برای خودشان انتخاب‌اش کنند. در نوشتارگان ِ موجود، استدلالهايی چند طرح می‌کنند که قرار است ارزيابی‌ی دگرسان ِ مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه و ختنه‌ی نادرمانی را توجيه کنند.

 

کارکرد ِ جنسی

يکی از استدلالهای فراوانتر به‌کاررفته برای برخورد ِ دگرسان با دو مداخله اين است که مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه به آسيب‌ديدگی‌ی کارکرد ِ جنسی در زن راه می‌برد؛ فرض اين است که ختنه‌ی نادرمانی چنين تأثيری بر مرد ندارد.

با اين حال، مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه صورتهای بسيار به خود می‌گيرد. شديدترين صورت، درفيبولايش، در کار است، که در آن لبهای درونی و بيرونی‌ی فرْج را به هم می‌دوزند و چوچوله را برمی‌دارند. با اين حال، صورتهای بسيار ملايمتری از مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه هم در کارند، که در آنها تنها پيش‌پوست ِ چوچوله را برمی‌دارند. با اين حال، سونا لايت، به پيشنهاد ِ مولدر و پيشتر پيشنهاد ِ بارْتِلْس،[46] که در آن بافتی برنمی‌دارند، همچنين از سوی همگان ردّ می‌شود. دابليواِچْ‌او[§§§§§§§§§§] هم همه‌ی صورتهای مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه را ردّ می‌کند: «مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه از هر گونه عملی پُرزيان و نقض ِ حقّهای بشری‌ی دختران و زنان دانسته شده است.»[47] دابليواچ‌او صورتهای ملايم ِ مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه را، که در آن بافتی برنمی‌دارند، صريحاً در اين می‌گنجاند. پس استدلال برای ردّ کردن ِ مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه اين نيست که مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه با جنسيگی‌ی مادينه تداخل دارد، بل اين است که نقض ِ حقّهای زن است.

«اصلهای راهنمای مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه انگاشتن ِ عملهای تناسلی بايستی اصلهای راهنمای حقّهای بشر باشند، از جمله حقّ ِ تندرستی، حقّهای کودکان و حقّ ِ عدم ِ تبعيض بر اساس ِ جنس.»[48]

يک بخش ِ ديگر ِ اين استدلال می‌گويد که ختنه‌ی نادرمانی تأثيری بر جنسيگی‌ی نرينه ندارد. پيش‌پوست را بخشی از تن می‌انگارند که هيچ کارکردی در جنسيگی‌ی نرينه ندارد. بسياری دانشمندان ِ جنسی خلاف ِ اين ايده را می‌گويند: از نظر ِ آنان، پيش‌پوست ساختار ِ شهوتخيز ِ درهم‌بافته‌يی‌ست که «در کارکرد ِ مکانيکی‌ی نره به هنگام ِ فعلهای جنسی، چون آميزش ِ دخولی و خودارضايی»،[49] نقشی مهمّ بازی می‌کند. کوششهای بسيار ِ مردان برای بازساختن ِ پيش‌پوست‌شان از راههای مکانيکی يا جرّاحی هم با اين ايده در تناقض‌اند که پيش‌پوست بخشی بيکار از تن است.[50]

ختنه‌ی نادرمانی را گهگاه با مداخله‌هايی چون خالکوبی و آژينکاری[***********] مقايسه می‌کنند.[51] بر اين نظر، يهوديان و مسلمانان ختنه‌ی نادرمانی را نه دست‌اندازی به تماميّت ِ جسمانی، بلکه فرآراستن ِ بی‌عيب ِ تن، مقايسه‌پذير با خالکوبی و آژينکاری، می‌بينند. با اين حال، يک تمايز ِ حقوقی‌ی مهمّ ميان ِ ختنه‌ی نادرمانی در کودکان و آژينکاری و خالکوبی اين است که خال کوبيدن يا آژين کردن ِ کودکان ِ زير ِ شانزده‌سالگی ممنوع است.[52] به عبارت ِ ديگر، تنها در صورتی می‌توان خالکوبی و آژينکاری کرد که کودک به قدر ِ کافی سالديده باشد تا خودش آنها را بخواهد.

 

نبود ِ نظريّه‌ی ستم

استدلال ِ بسيار به‌کاررفته‌ی دوم برای جدا کردن ِ مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه از ختنه‌ی نادرمانی اين است که مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه از يک نظريّه‌ی ستم بر مادينگان می‌آيد، که مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه بُروزی از آن است. از آنجا که چنين نظريّه‌ی ستمی در ختنه‌ی نادرمانی نقش ندارد، اين مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه را اخلاقاً نکوهيدنی‌تر از ختنه‌ی نادرمانی خواهد کرد.

اين استدلال را از دو راه می‌توان ابطال کرد. نخست، پسزمينه‌ی تاريخی‌ی ختنه‌ی نادرمانی به‌غايت درهم‌بافته است، و در هر صورت ريشه در ميل به کنترل کردن ِ جنسيگی‌ی نرينه دارد. بدينسان ختنه‌ی نادرمانی در گذشته برای مبارزه با استمنای افراطی استفاده می‌شد، و همچنين برای «داغ زدن» بر بردگان به کار می‌رفت.[53] پس پسزمينه‌ی ختنه‌ی نادرمانی آنچنان که بسيار گمان می‌کنند بی‌دوپهلويی نيست.

دليلی ديگر هم هست که استدلال اعتبار ندارد. دليل ِ اينکه مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه محکوم می‌شود اين نيست که از يک نظريّه‌ی ستم بر مادينگان فرامی‌آيد بل اين است که برای آنان پُرزيان است و نماينده‌ی نقض ِ تماميّت ِ جسمانی‌شان است. مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه همچنين محکوم می‌شد اگر از سر ِ ملاحظه‌های زيباحسّی[†††††††††††] يا چون شيوه‌يی از «گرامی داشتن» ِ زنان انجام می‌گرفت. حتّا اگر زنان در سنّی ديرتر خودشان مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه می‌خواستند، پزشکان احتمالاً اجازه نمی‌داشتند که درخواست ِ آنان را برآورده کنند.

حقّ ِ تماميّت ِ جسمانی حقّ ِ بشری‌ی واگذاری‌ناپذيری‌ست، مثل ِ حقّ ِ زندگی و حقّ ِ آزادی‌ی شخصی. اينها حقّهای واگذاری‌ناپذيرند، که به اين معنی‌ست که اجازه‌ی بيمار توجيه ِ بسنده برای روا بودن ِ اجرای مداخله پديد نمی‌آورد. در کنار ِ اجازه، بايد همچنين هميشه دليلی اضافی، چون نفعی پزشکی، در کار باشد. از اين برمی‌آيد که حتّا اگر زنان از مداخله پشيمان نمی‌شدند، پزشکان اجازه نمی‌داشتند که مرتکب ِ دست‌اندازيهای جدّی به تماميّت ِ تن، چون مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه، شوند.

 

جاگيرشده در فرهنگ

يک استدلال ِ سوم ِ بسيار طرح‌شده برای تمايز گذاشتن ميان ِ مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه و ختنه‌ی نادرمانی اين است که ختنه‌ی نادرمانی عملی بسيار کهنتر از مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه است، و ختنه‌ی نادرمانی در گروههای دينی‌ی موجود چون اسلام و يهوديّت بسيار جاگيرشده‌تر است. با اين حال، اين جای پرسش دارد: هم ختنه‌ی نادرمانی و هم مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه برای سده‌ها در ميان ِ بسياری مردمان ِ دگرسان و به بسياری دليلهای دگرسان معمول بوده است. و مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه هم برای بسياری مردمان نشانگری‌ی منسکی، دينی و هويّت‌ساز ِ مهمّی دارد. پس نمی‌توان با قطعيّت گفت که ختنه‌ی نادرمانی کهنتر از مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه است. حتّا اگر می‌بود، هنوز پرسيدنی‌ست که آيا اين استدلال اخلاقاً مربوط است يا نه. اين تاريخ ِ عمل نيست که از اهمّيّت ِ قاطع برخوردار است، بل اين است که آيا عملی بخصوص نقض ِ حقّهای کودک است يا نه.

 

آزادی‌ی دينی در مقابل ِ تماميّت ِ جسمانی

ختنه‌ی نادرمانی در صغيران را بسياری مؤلّفان نقض ِ تماميّت ِ جسمانی می‌انگارند.[54] با اين حال، آنان متعاقباً بسيار نتيجه می‌گيرند که ختنه‌ی نادرمانی مشمول ِ حقّ ِ آزادی‌ی دينی می‌شود، و بنابراين والدان می‌توانند برای خودشان تصميم بگيرند که آيا می‌خواهند اين مداخله انجام بگيرد يا نه.

حقّ ِ آزادی‌ی دينی به اين معنی‌ست که والدان آزادند که فرزندان‌شان را با دين يا فلسفه‌يی به گزينش ِ خودشان بپرورند. با اين حال، حقّ ِ آزادی‌ی دينی شامل ِ حال ِ نه تنها والدان، بلکه همچنين کودکان است. حقّ ِ آزادی‌ی دينی‌ی کودک متضمّن ِ آن است که کودک بايد در سنّی ديرتر اين حقّ را داشته باشد که دين يا فلسفه‌ی زندگی‌يی برای خودش برگزيند، يا آنچه با آن پرورش يافته را ردّ کند.

کودک در محافظت ِ نه تنها حقّ ِ آزادی‌ی دينی، بلکه همچنين حقّ ِ تماميّت ِ جسمانی‌ست. اين حقّ، که در بند ِ ۱۱ از قانون ِ اساسی و بند ِ ۸ از ای‌سی‌اِچْ‌آر[‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡] وضع شده، يکی از مهمّترين حقّهای اساسی‌ست. از مردم در برابر ِ مداخله‌های ناخواسته در و بر تن محافظت می‌کند، و تنها با اجازه‌ی شخص ِ ذيربط يا نماينده‌اش، با نفعی محتمل (برای نمونه واکسن‌زنی در کودکان)، يا به نيازمندی‌يی قانونی (چون گرفتن ِ اجباری‌ی دی‌اِنْ‌اِی از مظنون ِ بزه)، می‌توان آن را زير ِ پا گذاشت.

برخی گروههای دينی ختنه‌ی نادرمانی را مداخله‌يی ضروری می‌بينند تا بتوانند به طور ِ کامل در جماعتی دينی پسری بپذيرند. به اين معنی، می‌توان ادّعا کرد که به نفع ِ محتمل ِ کودک است که ختنه‌ی نادرمانی را از سر بگذراند زيرا اين با سودمنديهای فرهنگی و دينی‌ی مهمّ ارتباط دارد. کودکی که ختنه‌ی نادرمانی را از سر نگذرانده باشد می‌تواند در گسترش ِ هويّت ِ خودش دشواری داشته باشد و احساس کند که «فرق» دارد و به «هيچ‌جا» تعلّق ندارد. چنين احساسهايی می‌توانند ملاحظه‌يی برای پزشکان باشند تا به رغم ِ همه‌چيز ختنه‌ی نادرمانی را اجرا کنند. بايستی خاطرنشان کرد که در نوشتارگان گواهی برای اين فرض نيست.

افزون بر اين، هيچ احساس ِ شرم، مشکل در گسترش ِ هويّت يا «تعلّق نداشتن»‌ که کودک متحمّل ِ آن شود نه چندان پيامد ِ عدم ِ اجرای ختنه‌ی نادرمانی، بلکه پيامد ِ اين خواهد بود که کودک را ديگران داوری می‌کنند زيرا ختنه‌ی نادرمانی را از سر نگذرانده است. تا آنجا که ختنه‌ی نادرمانی عملی کم‌تداولتر می‌شود، چنان که هم‌اکنون در استراليا و کانادا اتّفاق می‌افتد، به طور ِ فزاينده «عادی» خواهد شد که پسران ختنه نشوند.

در نوشتارگان گواهی نيست که پسران ِ ختنه‌نشده در گسترش ِ هويّت‌شان دشواری داشته باشند. اين می‌تواند از آن رو باشد که والدانی که برمی‌گزينند که فرزندان‌شان را ختنه نکنند احتمالاً از سر ِ اعتقاد چنين می‌کنند، و احتمالاً همچنين فرزندان‌شان را با همان اعتقاد خواهند پرورد.

حقّ ِ تماميّت ِ جسمانی و حقّ ِ آزادی‌ی دينی‌ی کودک متضمّن ِ آن‌اند که از مداخله‌های بازگشت‌ناپذير ِ دارای انگيزه‌ی دينی در تن ِ کودک بايستی اجتناب کرد. گذشته از همه‌چيز، اين برای کودک اين آزادی را به جا می‌گذارد که تصميم ِ خودش را بگيرد که آيا و به چه صورت می‌خواهد با جماعت ِ دينی‌ی بخصوصی رابطه برقرار کند. تعميد دادن ِ کودکان، برای نمونه، علامتی بازگشت‌ناپذير بر تن به جا نمی‌گذارد، و اينچنين کاهش ِ آزادی‌ی دينی‌ی کودک نيست، در حالی که ختنه‌ی نادرمانی‌ی بازگشت‌ناپذير هست.

 

نتيجه‌گيری

  • گواهی قانع‌کننده در کار نيست که ختنه در چارچوب ِ پيشگيری يا بهداشت کارا يا ضروری باشد. بعضاً نظر به عارضه‌هايی که می‌توانند در هنگام يا از پس ِ ختنه برآيند، ختنه جز بر زمينه‌های پزشکی-درمانی توجيه‌پذير نيست. تا آنجا که سودمنديهای پزشکی، چون ريسک ِ شايد کاهش‌يافته‌ی عفونت ِ اچ‌آی‌وی، در کارند، معقول است که ختنه را تا سنّی که در آن چنين ريسکی مطرح است و پسر خودش می‌تواند درباره‌ی مداخله تصميم بگيرد، يا هر بديل ِ دسترس‌پذير را انتخاب کند، به تعويق اندازيم.
  • برخلاف ِ آنچه بسيار گمان می‌کنند، ختنه ريسک ِ عارضه‌های پزشکی و روانشناختی به دنبال دارد. متداولترين عارضه‌ها خونريزی، عفونت، مِئاتوس‌اِسْتِنوز (باريک شدن ِ ميزْراه) و حمله‌های پانيک‌اند. قطع ِ ناقص يا کامل ِ نره در نتيجه‌ی عارضه‌های پيرو ِ ختنه هم گزارش شده است، چنان که مشکلهای روانشناختی در نتيجه‌ی ختنه.
  • ختنه‌ی نادرمانی‌ی پسران ِ صغير برخلاف ِ اين قاعده است که صغيران را تنها در صورتی می‌توان در معرض ِ اقدامهای پزشکی قرار داد که بيماری يا نابهنجاری حاضر باشد، يا بتوان به طور ِ قانع‌کننده ثابت کرد که مداخله‌ی پزشکی به نفع ِ کودک است، چنان که در مورد ِ واکسن‌زنی.
  • ختنه‌ی نادرمانی‌ی پسران ِ صغير با حقّ ِ خودمختاری و تماميّت ِ جسمانی‌ی کودک در تعارض است.
  • کاان‌ام‌خه از پزشکان ( ِ ارجاع‌دهنده) می‌خواهد که به والِدانی/سرپرستانی که برای پسران ِ صغير به ختنه‌ی نادرمانی فکر می‌کنند از ريسک ِ عارضه‌ها و نبود ِ سودمنديهای پزشکی‌ی قانع‌کننده صريحاً اطّلاع دهند. اين بوده که اين مداخله‌يی از نظر ِ پزشکی نالازم با ريسکی واقعی از عارضه‌هاست کيفيّت ِ اين راهنمايی را خصوصاً مهمّ می‌سازد. پزشک بايد سپس رضايت ِ بااطّلاع را در پرونده‌ی پزشکی ضبط کند.
  • کاان‌ام‌خه به احساسهای دينی، نمادين و فرهنگی‌ی ژرفی که عمل ِ ختنه‌ی نادرمانی را در ميان گرفته‌اند احترام می‌گذارد. کاان‌ام‌خه خواستار ِ گفت‌وگويی ميان ِ سازمانهای پزشکان، کارشناسان و گروههای دينی‌ی ذيربط برای در دستورکار قرار دادن ِ مسئله‌ی ختنه‌ی نادرمانی‌ی پسران ِ صغير و سرانجام محدود کردن ِ آن تا حدّ ِ امکان است.
  • برای منع ِ قانونی‌ی ختنه‌ی نادرمانی‌ی پسران ِ صغير، چنان که برای مثله‌ی تناسلی‌ی مادينه وجود دارد، دليلهای خوبی در کارند. با اين حال، کاان‌ام‌خه می‌ترسد که منع ِ قانونی منتج به آن شود که مداخله به دست ِ فردهای فاقد ِ صلاحيّت ِ پزشکی در وضعيّتهايی اجرا شود که در آنها کيفيّت ِ مداخله را نتوان به طور ِ بسنده تضمين کرد. اين می‌تواند به عارضه‌هايی جدّيتر از آنچه در حال ِ حاضر اتّفاق می‌افتد راه ببرد.

 

تهْ‌نوشتها 

[1] Mullen MA. Who speaks for sons? Am J Bioeth 2003;3(2):49–50; Svoboda JS. Circumcision - a Victorian relic lacking ethical, medical, or legal justification. Am J Bioeth 2003;3(2):52–4; Ruissen A, Niet-therapeutische jongensbesnijdenis in Nederland: passende zorg of genitale verminking? TGE 14, 2004; 3: 66

[2] برای خلاصه‌يی، ديدار کنيد از: http://www.nocirc.org/centers/affiliates.php

[3] از جمله از سوی يهوديان عليه ِ ختنه [= Jews against circumcision] و انجمن ِ اسرائيل عليه ِ مثله‌ی تناسلی [= The Israeli Association Against Genital Mutilation]

[4] De Foreskin Restauration Movement, http://www.circumstitions.com/Restore.html

[5] S E Kenny, S C Donnell. Towards evidence based circumcision of English boys: survey of trends in practice, BMJ 2000;321:792-793 (30 September)

[8] Wim Dekkers, Cor Hoffer, JP Wils. Besnijdenis, lichamelijke integriteit en multiculturalisme. Damon 2006.

[9] Nieuwenhuijs, J.; Y-V plasty of the foreskin as an alternative to circumcision for surgical treatment of phimosis during childhood. Journal of Pediatric Urology (2007) 3, 45e47

[10] Miller GP. Circumcision: cultural-legal analysis. Virginia Journal of Social Policy and the Law 2002;9:497–585.

[11] M Fox and M Thomson; A covenant with the status quo? Male circumcision and the new BMA guidance to doctors J. Med. Ethics 2005;31;463-469

[12] O’Farrell, R.S.; M. Egger (March 2000). International Journal of STD’s and AIDS 11 (3): 137-142 Circumcision in men and the prevention of HIV infection: a ‘meta-analysis’ revisited; WHO/UNAIDS Technical Consultation on Male Circumcision and HIV Prevention: Research Implications for Policy and Programming Montreux, 6 - 8 March 2007

[13] Van Howe, R.S. Circumcision and HIV infection: review of the literature and meta-analysis. International Journal of STD’s and AIDS 10: 8–16; Thomas AG, Bakhireva LN, Brodine SK, Shaffer RA Prevalence of male circumcision and its association with HIV and sexually transmitted infections in a U.S. navy population. Abstract no. TuPeC4861. Presented at the XV International AIDS Conference, Bangkok, Thailand, July 11-16, 2004. Chao A, Bulterys M, Musanganire F, et al. Risk factors associated with prevalent HIV-1 infection among pregnant women in Rwanda. National University of Rwanda-Johns Hopkins University AIDS Research Team. Int J Epidemiol 1994; 23(2):371-80. Grosskurth H, Mosha F, Todd J, et al. A community trial of the impact of improved sexually transmitted disease treatment on the HIV epidemic in rural Tanzania: Baseline survey results. AIDS 1995;9(8):927-34.

Barongo LR, Borgdorff MW, Mosha FF, et al. The epidemiology of HIV-1 infection in urban areas, roadside settlements and rural villages in Mwanza Region, Tanzania. AIDS 1992;6(12):1521-8.

Changedia SM, Gilada IS. Role of male circumcision in HIV transmission insignificant in conjugal relationship (abstract no. ThPeC7420). Presented at the Fourteenth International AIDS Conference, Barcelona, Spain, July 7-12, 2002. Connolly CA, Shishana O, Simbayi L, Colvin M. HIV and circumcision in South Africa (Abstract No. MoPeC3491). Presented at the 15th International AIDS Conference, Bangkok, Thailand, July 11-16, 2004. Thomas AG, Bakhireva LN, Brodine SK, Shaffer RA. Prevalence of male circumcision and its association with HIV and sexually transmitted infections in a U.S. navy population (Abstract no. TuPeC4861). Presented at the 15th International AIDS Conference, Bangkok, Thailand, July 11-16, 2004

[14] Centers for Disease Control and Prevention. CDC HIV/AIDS Science Facts: Male Circumcision and Risk of HIV Infection: Implications for the United States. Atlanta: Centers for Disease Control and Prevention. August 23, 2006

[15] Van Howe RS. Circumcision and infectious diseases revisited. Pediatr Infect Dis J 1998;17:1–6

[16] Aynaud O, Piron D, Bijaoui G, Casanova JM. Developmental factors of urethral human papillomavirus lesions: correlation with circumcision. BJU Int 1999;84(1):57-60. Frisch M, Friis S, Kjaer SK, Melbye M. Falling incidence of penis cancer in an uncircumcised population (Denmark 1943-90) BMJ. 1995 Dec 2;311(7018):1471

[17] Central disciplinary tribunal for healthcare for the Healthcare Decision in case number 2003/061. Gee WF, Ansell JS. Neonatal circumcision: a ten-year overview: with comparison of the Gomco clamp and the Plastibell device. Pediatrics. 1976;58:824-827. Harkavy KL. The circumcision debate. Pediatrics. 1987;79:649-650. Williams N, Kapila L. Complications of circumcision. Br J Surg. 1993;80:1231-1236. Griffiths DM, Atwell JD, Freeman NY. A prospective study of the indications and morbidity of circumcision in children. Eur Urol. 1985;11:184-187. Kaplan GW. Complications of circumcision. Urol Clin North Am. 1983;10:543-549. Williams N, Kapila L. Complications of circumcision. Br J Surg 1993;80:1231–6. Gerharz EW, Haarmann C. The first cut is the deepest? Medicolegal aspects of male circumcision. BJU Int 2000;86:332–8. Hodges FM, Svoboda JS, Van Howe RS. Prophylactic interventions on children: balancing human rights with public health. J Med Ethics 2002;28:10–6. Niku SD et al. Neonatal circumcision. Urol Clin North Am 1995;22:57-65. King LR. Neonatal circumcision in the United States in 1982. J Urol 1982;128:1135-6.

[18] Paediatr Child Health Vol 12 No 4 April 2007: Circumcised three-year-old died from anaesthesia Aftonbladet February 9, 2001

[19] AAFP, Circumcision: Position Paper on Neonatal Circumcision, August 2007

[20] Boyle, G., Male Circumcision: Pain, Trauma and Psychosexual Sequelae, Journal of Health Psychology, Vol. 7, No. 3, 329-343 (2002)

[21] O’Hara K, O’Hara J. The effect of male circumcision on the sexual enjoyment of the female partner. BJU Int 1999; 83; Richardson D, Goldmeier D. Premature ejaculation - does country of origin tell us anything about etiology? J Sex Med 2005; 2: 508–12 (Suppl. 1): 79–84

[22] Amand KJS, Hickey PR: Pain and its effects in the human neonate and fetus. N Engl J Med 1986; 317: 1321-1326

[23] Cynthia R. Howard, MD; Fred M. Howard, MD; and Michael L. Weitzman, MD. Acetaminophen analgesia in neonatal circumcision: the effect on pain., Pediatrics, April 1994 Janice Lander, PhD; Barbara Brady-Freyer, MN; James B. Metcalfe, MD, FRCSC; Shermin Nazerali, MPharm; Sarah Muttit, MD, FRCPC Comparison of Ring Block, Dorsal PenileNerve Block, and Topical Anesthesiafor Neonatal Circumcision, J Med Assoc., Volume 278 No. 24, Pages 2157-2162, December 24/31, 1997. A Randomized Controlled Trial Procedural Pain in Newborn Infants: The Influence of Intensity and Development, Fran Lang Porter, PhD*, Cynthia M. Wolf, PhD*, and J. Philip Miller, AB Pediatrics, Vol. 104 No. 1 July 1999, p. e13

[24] Robert S. Van Howe, MD, MS, FAAP, A Cost-Utility Analysis of Neonatal Circumcision Medical Decision Making, Vol. 24, No. 6, 584-601 (2004)

[25] BMA: The Law and Ethics of Male Circumcision: Guidance for Doctors

[26] American Academy of Pediatrics, Task Force on Circumcision, Circumcision policy statement

[27] Report 10 of the Council on Scientific Affairs (I-99) Report 10 of the Council on Scientific Affairs (I-99) AMA, 1999

[28] Task Force on Circumcision, American Academy of Pediatrics. Circumcision policy statement. Pediatrics. 1999;103:686-693. Fetus and Newborn Committee, Canadian Paediatric Society. Neonatal circumcision revisited CMAJ. 1996;154:769-780. Australian College of Paediatrics. Position statement: routine circumcision of normal male infants and boys. 1996. The Australian Association of Paediatric Surgeons. Guidelines for Circumcision. Queensland, Australia. April 1996.

[29] Royal Australasian College of Physicians. September 2004 .Policy Statement On Circumcision

[30] Neonatal circumcision revisited Fetus and Newborn Committee, Canadian Paediatric Society (CPS) Approved by the CPS Board of Directors in 1996,CMAJ 1996;154(6):769-80 Reference No. FN96-01

[31] AAFP, Circumcision: Position Paper on Neonatal Circumcision

[32] Dekkers et al, p. 74

[33] Evers, L., (1999) Jodendom voor beginners. Een heldere inleiding. p. 40. Quoted in Dekkers et al, p. 76

[34] Religious circumcision: A Jewish view, J.M. Glass, BJU International Volume 83 Issue S1, Pages 17 – 21; Mor Y, The Israeli Point of View, Dialogues in Pediatric Urology, Volume 30, Number 6 October, 2009, p 5-6

[35] Goodman, J. (1999), A jewish perspective on circumcision. In Denniston, GC, male and female circumcision. Medical, ethical and legal considerations in pediatric practice. p.179-182

[36] Veen-Vietor, M. van (2000), Het verbondsteken. Een cultuursociologische studie over de besnijdenis in verschillende perioden van het jodendom

[37] George C. Denniston, Male and female circumcision: medical, legal, and ethical considerations.

همچنين نگاه کنيد به:

Male Circumcision: Scriptural Perspective by International Community of Submitters http://www.masjidtucson.org/publications/books/SP/1996/may/page2.html

[38] باز به هم دوختن ِ مهبل، برای نمونه پس از زايمان

[39] R.S.B. Kool, Vrouwelijke genitale verminking in juridisch perspectief (Comparative law) study of the legal options for preventing and combating female genital mutilation Willem Pompe Instituut, Criminal Law Section, Universiteit Utrecht, Background study to the recommendation on fighting female genital mutilation by the Commission for Preventing Female Genital Mutilation, Zoetermeer, 2005

[40] Slack A. Female circumcision: a critical appraisal. Human Rights Quarterly 1988;10:437–86.Brennan K. The influence of cultural relativism on international human rights law: female circumcision as a case study. Law and Inequality 1989;7:367–98.Atoki M. Should female circumcision continue to be banned? Feminist Legal Studies 1995;3:223–35. Bibbings L. Female circumcision: mutilation or modification? In: Bridgeman J,Millns S, eds. Law and body politics. Aldershot: Dartmouth, 1995:151–70.468 Fox, Thomson Wood AN. A cultural rite of passage or a form of torture: female genital mutilation from an international law perspective. Hastings Women’s Law Journal 2001;12:347–86

[41] Mulder, J, Een druppeltje bloed, Medisch Contact, Nr. 21 - 20 May 2008, p. 912

[42] Jannes H. Mulder Medisch Contact Nr. 36 - 03 September 2008 Pages 1476 - 1477

[43] Karim, B, Hage, Jongens wel, meisjes niet. Medisch Contact, 19 September 2008, 63 nr. 38

[44] Questions in response to the report ‘Jongens wel, meisjes niet’ in Medisch Contact (19 September 2008). Submitted 22 September 2008, nr. 2080900570

[45] Freeman M. A child’s right to circumcision. BJU Int 1999;83:74–8

[46] Bartels, E, Rituelen van bloed en medische ethiek, TGE, 1998, 4, 1-8

[47] Eliminating Female genital mutilation: an interagency statement, WHO, 2008

[48] Ibid, p. 28

[49] Taves DR. The intromission function of the foreskin. Med Hypotheses 2002;59:180–2. Cited in: Warren JP. NORM UK and the medical case against circumcision: a British perspective. In: Denniston GC, Milos MF, eds. Sexual mutilations: a human tragedy. New York: Plenum Press, 1997:85–101

[50] از جمله، نگاه کنيد به سازمان ِ ملّی‌ی بازساختن ِ مردان [=The National Organization of Restoring Men ] و  http://foreskinrestorationchat.info

[51] Wim Dekkers in bundel De Kwestie     

[53] Nicola Zampieri, Emanuela Pianezzola, Cecilia Zampieri, Male circumcision through the ages: the role of tradition. Acta Pædiatrica, 97, NO: 9, PG: 1305-1307 YR: 2008

[54] برای نمونه:

Wim Dekkers, wat doen we met de voorhuid? In De kwestie, praktijkboek ethiek voor de gezondheidszorg. Lemma, 2008, p. 125-130


[*] ethical: مربوط به اصلهای اخلاقی.

[†] Koninklijke Nederlandsche Maatschappij tot bevordering der Geneeskunst (KNMG)

[‡] medical ethicist: متخصّص ِ اصلهای اخلاقی‌ی حاکم بر کار ِ پزشکی. اخلاق‌آيينيک، به معادل ِ ethics، از اخلاق + آيين + -يک.

[§] Koepel Artsen Maatschappij en Gezondheid (Umbrella organisation for physicians and health – KAMG)

[**] Landelijke vereniging van Artsen in Dienstverband (National society of employee physicians – LAD)

[††] Landelijke Huisartsen Vereniging (National society of general practitioners – LHV)

[‡‡] Netherlands Society of Occupational Medicine (NVAB)

[§§] Nederlandse Vereniging voor Verzekeringsgeneeskunde (Netherlands society of insurance medicine – NVVG)

[***] Orde van Medisch Specialisten (Order of medical specialists – OMS)

[†††] Dutch Association of Elderly Care Physicians and Social Geriatricians (Verenso)

[‡‡‡] female genital mutilation. در فارسی، عموماً آن را «ناقص‌سازی/مثله‌سازی‌ی جنسی‌ی زنان» می‌گويند، که اِشکال دارد، زيرا (۱) جنسی نه معادل ِ genital بلکه معادل ِ sexual است، و (۲) زن نوعاً نشانگر ِ انسان ِ مادينه‌ی بزرگسال است در حالی که عمل ِ موردنظر می‌تواند بر کودکان انجام گيرد.

[§§§] Individual Healthcare Professions Act

[****] parents. والد در فارسی می‌تواند به معنی‌ی «پدر» يا «مادر» باشد.

[††††] fact: امر ِ واقع.

[‡‡‡‡] meatus stenosis

[§§§§] The Netherlands Society of General Practitioners

[*****] The Netherlands Society of Youth Healthcare Physicians

[†††††] The Netherlands Association of Paediatric Surgeons

[‡‡‡‡‡] The Netherlands Association of Plastic Surgeons

[§§§§§] The Netherlands Association for Paediatric Medicine

[******] The Netherlands Urology Association

[††††††] The Netherlands Surgeons’ Association

[‡‡‡‡‡‡] literature: کلّ ِ نوشته‌های درباره‌ی موضوعی بخصوص (اينجا، ختنه).

[§§§§§§] heterosexual: مربوط به فعّاليّت ِ جنسی‌ی ميان ِ آنان که همجنس نيستند.

[*******] sexuality: کيفيّت يا حالت ِ جنسی بودن.

[†††††††] British Medical Association

[‡‡‡‡‡‡‡] American Medical Association

[§§§§§§§] Australasian Association of Paediatric Surgeons

[********] American Academy of Family Physicians

[††††††††] ritual: تشريفاتی دينی يا رسمی شامل ِ سلسله‌يی از کنشها که بر طبق ِ نظمی از پيش مقرّر اجرا می‌شوند [آکسفورد].

[‡‡‡‡‡‡‡‡] NVOG: کوته‌نوشت ِ Nederlandse Vereniging voor Obstetrie en Gynaecologie [= انجمن ِ زادْياری و زنْ‌پزشکی‌ی هلند].

[§§§§§§§§] از باز- + درفيبولايشreinfibulation: درفيبولايش ِ دگرباره. عموماً، فيبولايش [از در + فيبولا («گيره، سنجاق») + -ِش] به معنی‌ی عمل ِ بستن، بويژه بستن ِ اندامهای جنسی، با سگک، حلقه، گيره يا چيزی همانند است.

[*********] از پيرا- («دورتادور، پيرامون») + برش [معنی‌ی تحت‌اللفظی: «دورتادور بريدن، برش ِ پيرامونی»]: circumcision. واژه‌ی انگليسی گاه در معنی‌ی عمومی‌ی ختنه از هر گونه به کار می‌رود، و گاه، مثل ِ اينجا، در معنی‌ی فنّی‌ی دقيقترش، عمل ِ قطع ِ قلفه‌ی نره يا چوچوله. از آنجا که در ختنه‌ی مادينه لزوماً يا منحصراً قلفه‌ی چوچوله قطع نمی‌شود، ترجمه‌ی واژه به ختنه اينجا اِشکال می‌داشت.

[†††††††††] sunna light

[§§§§§§§§§] Netherlands Municipal Health Services (GGD)

[**********] Netherlands Association for Plastic Surgery, NVPC

[††††††††††] Partij voor de Vrijheid (Freedom Party)

[§§§§§§§§§§] WHO: کوته‌نوشت ِ World Health Organization [= سازمان ِ تندرستی‌ی جهانی].

[***********] مصوّب ِ فرهنگستانpiercing: سوراخ کردن ِ بخشی از تن برای داخل کردن ِ جواهرات. آژين، احتمالاً مرتبط با آژدن.

[†††††††††††] پيشنهاد ِ ميرشمس‌الدّين اديب‌سلطانی، از زيبا + حسّ + aesthetic: مربوط به حسّ ِ دريافت ِ زيبايی.

[‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡‡] ECHR: کوته‌نوشت ِ European Convention on Human Rights [= قرارداد ِ اروپايی‌ی حقّهای بشر].

نظرات